به زودی گاوهای ترانس ژنتیک را می دوشیم؟
لغت نامه آمریکایی “هریتاژ”، حیوان های ترانس ژنتیک را به این صورت تعریف می کند: آنهایی که ژن هایشان با انتقال یک یا چند ژن از گونه ها یا نژادهای دیگر، تغییر یافته است. به عبارت دیگر، حیوان هایی هستند که توالی DNA آن با مداخله مستقیم در شرایط آزمایشگاهی به جای اصلاح نژاد مرسوم، دستکاری شده است.
روند ایجاد دام های ترانس ژنتیک به خوبی توسعه یافته است و شرکت های فعال در زمینه بیوتکنولوژی، دارای دام هایی هستند که شیر حاوی پروتئین های داروئی برای انسان را تولید می کنند. به عنوان گام بعدی، فن آوری ترانس ژنتیک، اکنون برای ایجاد دام هایی با صفات تولیدی مطلوب به کار می رود ولی مشخص نیست که چه زمانی این دام ها بخشی از زنجیره غذایی انسان را تشکیل خواهند داد.
دو نوع پایه
اولین نوع دام های ترانس ژنتیک، آنهایی هستند که عملکرد ژن هایشان به طور مصنوعی، از بین رفته یا تغییر یافته بوده است. برای مثال، ژن شاخ داری را در نظر بگیرید. ما منطقه ای از ژنوم که در تشکیل شاخ درگیر است را می شناسیم و می توانیم انتقال ژنی انجام دهیم که به طور موثر، روی بخشی از کد DNA که یک پروتئین مهم مورد نیاز برای تشکیل شاخ را تولید می کند، قرار گیرد. ما غالباً به این روند، “ضربه فنی” ژن می گوییم.
همچنین امکان پذیر است که از یک شیوه مشابه به طریق گسترده برای صفتی مثل تولیدشیر استفاده نمود، جایی که تعداد زیادی از ژن های مهم به شیوه ای که تولید شیر را افزایش خواهند داد، تغییر می یابند.
این نوع تغییر انتقال ژن در بسیاری از زمینه ها، توسعه بسیار فنی اصلاح نژاد سنتی دام محسوب می شود. برای اینکه این ادعا درست باشد، باید بدانیم کدام ژن ها باید تغییر یابند و به چه طریقی. در حال حاضر، نسبتا دانش محدودی در این زمینه داریم چرا که آزمایش ژن ها به ما سرنخ هایی از منطقه کلی اثرات مهم و نه محل دقیق آن را به ما می دهد.
نوع دوم دستکاری انتقال ژن، شامل اضافه کردن ژن های جدید به DNA حیوان می باشد. در بیشتر موارد، ژن جدید از گونه های دیگر وارد شده است ولی می تواند از نژاد دیگر یا حتی طراحی شده به طور مصنوعی باشد. این شیوه، تخفیف یافته تر از توسعه اصلاح نژاد مرسوم دام می باشد زیرا یک پروتئین خارجی را به جای تغییر دادن عملکرد طبیعی پروتئین ها وارد می کنیم. همچنین متفاوت از فن آوری های زیستی مانند سوماتوتروپین گاوی نوترکیب است زیرا به محض اینکه بخشی از ژنوم شد، قابل برگشت نمی باشد.
آزمایشگاه علوم زیستی و زیست فن آوری دام سازمان کشاورزی ایالات متحده، گاوهای جرسی ایجاد کرده است که پروتئین لیزوستافین در شیر خود تولید می کنند. ژن از یک سویه باکتریایی به اسم استافیلوکوکوس سیمولاتس گرفته شده و پروتئین آن، استافیلوکوکوس اورئوس را می کشد. گاوهای انتقال ژن شده، اکنون در برابر ورم پستان استافیلوکوکوس اورئوسی مقاوم هستند. همچنین لیزوستافین در پنیر ساخته شده از شیر گاوهای انتقال ژن شده وجود دارد و محققان امیدوار هستند که چنین پنیری در برابر برخی انواع دیگر باکتریایی نیز مقاوم باشد.
خط زمانی برای دام ها؟
گیاهان انتقال ژن شده برای مصرف انسانی تقریباً دو دهه قبل تائید شدند و ما احتمالا نزدیک به تائید نخستین محصول دامی اصلاح ژنتیکی شده برای مصرف انسانی هستیم. یک شرکت فعال در زمینه زیست فن آوری به نام Aqua Bounty Technologio، ماهی سالمون انتقال ژنتیکی شده ای ارائه کرده که تقریباً به میزان دو برابر سرعت رشد طبیعی، به دلیل تغییرات در بروز هورمون رشد، بزرگ می شود. ماهی ها، استریل نگهداری می شوند تا خطر انتقال ژن تغییر یافته به جنسیت های طبیعی به حداقل برسد. سازمان غذا و دارو تعیین کرده است که چنین ماهی، برای سلامتی انسان مضر نیست و تهدیدی برای محیط نمی باشد و نظرات عمومی را قبل از هر گونه تصمیم گیری نهائی یا تائید، لحاظ می کنند. شرکت Aqua Bounty، چندین سال است که تلاش می کند محصول خود را تائید کند و هزینه زیادی نیز صرف نموده است.
با این حال، اگر محصول آنها تائید شود، مرجعی خواهد شد که توسعه بیشتر دام های انتقال ژن شده را در پی خواهد داشت.
چه کسی مالک ژنتیک است؟
تائید دام های انتقال ژن شده می تواند به طرق بیشتری نسبت به فقط بهبود برنامه های ژنتیکی تاثیر داشته باشد. پیش بینی شکلی که تائید گاوهای انتقال ژن شده خواهد داشت، مشکل است ولی می تواند تا حتی تغییر دادن حقوقی که دامدار برای تولید مثل گاوهایش دارد، پیش رود. بذرهای رندآپ ردی مونسانتو برای مثال، ثبت اختراع شده می باشد. زارعین اجازه ندارند تا بذرها را ذخیره کرده و دوباره بکارند و شرکت مونسانتو، از ثبت اختراع خود به شدت دفاع می کند. اجرای چنین برنامه ای در سامانه های تولیدی دامپروری در حال حاضر، مشکل تر است زیرا نیاز به آبستن شدن هم برای تولید گوساله و هم تولید شیر وجود دارد. شیوه هایی وجود دارند که شرکت ها هنوز می توانند برای حفظ سود خود به کار برند.
تولید کنندگانی که اسپرم یا جنین انتقال ژن شده خریداری می کنند، در قراردادهایشان، مفادی دارند که فروش یا استفاده از هر گوساله نری برای اهداف اصلاح نژادی را محدود می سازد. همچنین محدودیت هایی روی فروش نتایج حاصل از گاوهای انتقال ژن شده وجود دارد.
نوع محدودیت های اعمال شده برای دامداران بستگی به نوع دام انتقال ژن شده خواهد داشت. تغییرات فیزیولوژی که به طور طبیعی روی می دهند، به طور کلی، قابلیت ثبت ندارند. شرکت ها ممکن است قادر نباشند دامی را ثبت کنند که برای بی شاخ بودن تغییر یافته است زیرا بی شاخی به طور طبیعی نیز روی می دهد ولی باز هم می توانند محدودیت فروش نتایج را اعمال نمایند. ولی تولید یک ژن جدید، مثل لیزوستافین، متفاوت است و توسط ثبت اختراع و همین طور محدودیت فروش نتایج، حمایت می شود.
سئوالات بیشتر، مطرح شد
چنین برنامه هایی به وضوح برای اصلاح کنندگان و موسسات اصلاح نژادی، نگرانی ایجاد می کند. آنها باید تصمیم بگیرند که آیا گاوهای انتقال ژن شده می توانند بخشی از برنامه مدون شان گردند یا نه. موسسات اصلاح نژاد، قادر به ثبت اختراع یک نژاد نیستند زیرا یک شکل حیات طبیعی است. بدین معنی که شرکت ها می توانند از هر نژادی به عنوان پایه برای محصول انتقال ژن شده خود استفاده کنند. این امر، یعنی طبیعت جهانی نژادهای گاو شیری و تبادل سهام اصلاح نژاد بین کشورها، شرایط را واقعاً دشوار می سازد. حتی اگر چنین دام هائی در ایالات متحده تائید شوند، بسیاری از کشورهایی که با آنها مبادله اسپرم داریم، ممکن است مقاومت نشان دهند.
فن آوری های انتقال ژن، توان بالقوه زیادی دارند و بحث ها در مورد لزوم آن برای تغذیه یک جمعیت در حال رشد، چه به صورت دقیق چه غیر دقیق، موضوعات اصلی بوده است. هنوز، دلایلی برای با احتیاط نزدیک شدن به این فن آوری، وجود دارد.
تولید محصولاتی مانند جایگزین کازئین و گوشت تولید شده در شرایط آزمایشگاهی نیز موقعیت مناسبی برای حفظ نگرش مثبت مصرف کنندگان ایجاد کرده زیرا می توانند جایگزین های همیشگی شوند. گاوهای انتقال ژن شده، پله اول کار می باشند. صنعت دامپروری، در نظر خواهد گرفت که چگونه چنین گاوهایی وارد برنامه های انتخاب گاوهای شیری خواهند شد و آیا اصلاً چنین تقاضایی وجود دارد یا نه.