تلیسه ها را با استفاده از مواد مغذی تغذیه کنید
در گذشته، تغذیه تلیسه در اغلب مزارع پرورشی در اولویت قرار نداشت. اگر گاوداری یک متخصص تغذیه را به خدمت می گرفت، انجام توازن واقعی جیره خصوصا برای تلیسه ها معمول نبود. با توجه به اینکه تلیسه ها به مدت دو سال فقط هزینه بر بودند معمولا سعی می شد که تا حد ممکن ارزان تغذیه شوند.
اغلب خوراک هایی که برای گاوهای شیرده قابل استفاده نبودند به تلیسه ها خورانده می شدند. اما در ۱۰ سال اخیر پیشرفت های زیادی در فهم احتیاجات غذایی تلیسه های نژاد شیری و اثرات آن بر سلامت و تولید شیر آینده آنها رخ داده است.
به دلیل اینکه بیشتر تلیسه ها با تغذیه از مواد کم کیفیت رشد می کردند، زایش در سن ۲۸ تا ۳۶ ماهگی به عنوان مسئله طبیعی پذیرفته شده بود. اگر این مرحله جزو مراحل طبیعی بود مانند افتی که معمولا در بعد از شیر گیری اتفاق می افتد مسئله عمده ای به شمار نمی رفت. در حقیقت این عقیده وجود داشت که این تاخیر به خاطر رشد جبرانی اتفاق می افتد.
مطالعات متعددی منتشر شده است که تئوری رشد جبرانی را رد می کنند. در حال حاضر مشخص شده است تلیسه هایی که رشدشان متوقف شده یا براساس توانمندی ژنتیکی خود رشد نمی کنند نخواهند توانست به اندازه و سطح تولیدی برسند که با تغذیه مناسب می توانستند برسند.
درگذشته هزینه حداقل، استاندارد تلقی می شد
در گذشته هدف اصلی، پرورش تلیسه با حداقل هزینه بود و تمرکز بر هزینه تغذیه هر تلیسه در هر روز بود. به این دلیل، گوساله های ماده با کنسانتره کم علوفه تغذیه می شدند و زمانی که گوساله ها رکود بعد از شیرگیری را سپری می کردند کنسانتره بسیار کمی به آنها داده می شد و یا اینکه کنسانتره به طور کامل قطع می گردید. هنگام خرید سالیانه برای گاوداری، علوفه ای که برای تلیسه ها خریداری می شد دارای کیفیت پایین تر و قیمت کمتر بود.
با توسعه اندازه گاوداری ها بعضی از آنها مجبور شدند تا تلیسه های خود را در جای دیگر و به وسیله پرورش دهندگان تلیسه پرورش دهند. اینجا هم الگوی هزینه حداقل در اولین قراردادهای منعقد شده با پرورش دهندگان تلیسه مشاهده می شد.
در اغلب موارد، هزینه پرداختی به گاودار به صورت هزینه سالانه یا هزینه روزانه هر تلیسه و وابسته به اندازه بدن تلیسه بود. پرورش دهندگان تلیسه نیز به نوبه خود برای کسب درآمد بر پرورش کم هزینه تمرکز می نمودند. اگر طول زمان بازگشت تلیسه آبستن به گله، مشابه طول زمانی بود که قبلا گاودار در گاوداری خود به آن می رسید، گاودار از عملکرد پرورش دهنده تلیسه راضی بود.
در زمان خرید کنسانتره نیز اصول مشابهی به کار گرفته می شد. تمرکز بر هزینه هر تن محصول خریداری شده بود و ارزش واقعی مواد مغذی آن مورد توجه نبود. برای مثال، اگر هزینه محصول خریداری شده به ازای هر تن کاهش می یافت این طور فرض می شد که هزینه کل جیره نیز کمترین بوده و هزینه روزانه پرورش تلیسه کاهش پیدا خواهد کرد.
اهمیت ارزش تغذیه ای
درگذشته هزینه واقعی هر کیلوگرم ماده مغذی حساب نمی شد و چون جیره ها به ندرت متعادل می شدند مقدار کنسانتره ها در جیره با تغییر فرمول آن، تغییر نمی کرد که سبب کاهش میزان مواد مغذی در جیره می شد.
یک مثال خوب از این مطلب هزینه هر کیلوگرم پروتئین است که در مواد خوراکی مختلف، متفاوت است. بدیهی است که استفاده از کنجاله سویا به عنوان منبع پروتئینی بر اساس هزینه هر کیلوگرم پروتئین، ارزان ترین روش خواهد بود. استفاده از این محصول سبب خواهد شد تا متخصصین تغذیه بتوانند با مقدار کمی از آن، سطح مطلوب پروتئین را تامین کنند. تغذیه مقدار کمی از کنسانتره با کیفیت بالا، به گاودار یا پرورش دهنده تلیسه این امکان را می دهد تا از مقدار بیشتری علوفه های بومی که معمولا ارزان تر می باشند استفاده کند.
اما تغذیه پسمانده تقطیری ذرت در تلیسه ها نسبت به کنجاله سویا بسیار معمول تر است چون این ماده بر اساس قیمت هر تن خیلی ارزان تر از کنجاله سویا می باشد.
زمانی که یک جیره برای تلیسه ها متعادل می شود، سطح پروتئین در جیره تنها مفهومی است که در رابطه با پروتئین مورد توجه قرار می گیرد. انواع مختلف منابع پروتئینی برای نشخوارکنندگان نیاز است، نیتروژن غیر پروتئینی (NPN)، پروتئین محلول (SP)، پروتئین تجزیه پذیر شکمبه (RDP) و پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه (RUP یا پروتئین عبوری).
جهت بهینه سازی بازده شکمبه، احتیاجات برای انواع مختلف پروتئین بایستی بررسی شود. در گاوهای دوشا مهم ترین عامل موثر در سوددهی کل، بازده خوراک است. به بیان دیگر چه مقدار شیر به ازای هر کیلوگرم خوراک تولید خواهد شد؟ به طور مشابه این مطلب در جیره تلیسه های نژاد شیری صحیح خواهد بود، بازده خوراک با تقسیم خوراک به افزایش وزن تعیین خواهد شد. در صورتی که بتوان بازده خوراک را در جیره تلیسه ها بالا برد هزینه ها نیز کاهش خواهد یافت.
تغذیه میکروب های شکمبه تلیسه
یکی از اهدافی که ما در رابطه با گوساله های جوان در بعد از شیرگیری پیگیری می کنیم توسعه شکمبه از دو جنبه اندازه و رشد پرزها خواهد بود.
مشخص شده است که نقش اسید بوتیریک در توسعه شکمبه بسیار مهم است. اسید بوتیریک در اثر تخمیر نشاسته در شکمبه توسط باکتری ها تولید می شود. باکتری های شکمبه برای رشد و تخمیر سوبسترا در شکمبه، هم به انرژی و هم به پروتئین احتیاج دارند.
باکتری ها دارای درصد بالایی از پروتئین هستند. منشا تقریبا ۶۰ درصد از کل پروتئینی که متابولیزه شده و در بدن نشخوار کنندگان مورد استفاده قرار می گیرد از باکتری هایی است که بعد از مرگ و عبور از شکبمه به روده کوچک، هضم و جذب می شوند. تمام پروتئین ها از اسیدهای آمینه تشکیل شده اند که در قالب زنجیره هایی به هم متصل شده اند و تمامی اسید آمینه ها حاوی نیتروژن می باشند. تعادل اسید آمینه در پروتئین باکتریایی ایده آل ترین حالت برای نشخوار کنندگان است. اگر بتوانیم رشد باکتریایی را بهبود ببخشیم، موجب بهبود بازده خوراک خواهیم شد به نحوی که مقدار پروتئین باکتریایی که به وسیله حیوان تولید و مصرف می شود افزایش پیدا خواهد کرد.
دسترسی باکتری های شکمبه به منابع سهل الوصل پروتئین با کیفیت، بسیار مهم است تا بتوانند به سرعت تکثیر یابند و به وظیفه تخمیر سوبسترا در شکمبه به نحو شایسته عمل کنند.
منابع نیتروژنی و پروتئینی که در دسترس باکتری های شکمبه قرار دارند شامل نیتروژن غیر پروتئینی (مثل اوره)، پروتئین محلول و پروتئین تجزیه پذیر در شکمبه می باشند. اینها بایستی به مقدار مشخصی وجود داشته باشند تا رشد باکتریایی و توسعه متعاقب شکمبه محقق شود.
اگر مقدار زیادی از پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه یا پروتئین عبوری تغذیه شود، باکتری های شکمبه مقدار کافی از پروتئین قابل دسترسی را در اختیار نخواهند داشت و تکثیر آنها و عمل تخمیر شکمبه، کارا نخواهند بود. در نتیجه، توسعه شکمبه کند شده، هضم علوفه رو به کاهش گذاشته، بازده خوراک کاهش پیدا کرده و به علت کاهش بازده رشد، هزینه خوراک بالا می رود. محصولات تقطیری ذرت یکی از محصولات فرعی بسیار معمول می باشند که به تلیسه ها خورانده می شوند. این پسماندهای تقطیری حاوی مقدار زیادی از پروتئین غیر قابل تجزیه در شکمبه یا پروتئین عبوری می باشند. محموله های مختلف می توانند دارای ترکیبات بسیار متفاوتی باشند. مثلا درصد چربی می تواند از ۵ تا ۱۵ درصد متغیر باشد.
این چربی غیر اشباع بوده و می تواند در شکمبه مشکل ایجاد کند. این چربی بایستی مورد بیوهیدروژناسیون قرار گرفته که انرژی بر بوده و محصولات فرعی سمی تولید می کند که می تواند تعداد باکتری ها را کاهش دهد. اغلب دانه های تقطیری دمای به نسبت بالایی را در طول فرآیند تقطیر تحمل می کنند. این دمای بالا می تواند سبب دناتوره شدن پروتیئن و غیر قابل دسترس شدن کامل آن شود.
مسئله دیگری که در محصولات تقطیری وجود دارد این است که ممکن است دارای سطوح قابل ملاحظه ای از مایکوتوکسین ها باشند. اگر ذرتی که در فرآیند تقطیر استفاده شده مایکوتوکسین داشته باشد، این مایکوتوکسین ها در طول تقطیر نابود نمی شوند و در حقیقت در پسماندهای تقطیری غلات تجمع می یابند.
پروتئین در محصولات تقطیری ذرت، تعادل اسید آمینه ای ضعیفی دارد و اسید آمینه لیزین آن بسیار پایین است که این اسید آمینه یکی از اسیدهای آمینه ضروری مهم در بدن به شمار می رود.
ثبات امری واجب است
منابع پروتئین با کیفیت بالا جهت تامین احتیاجات اجزا مختلف پروتئینی برای عمل بهینه شکمبه و رشد میکروبی لازم می باشند. این مهم تا حدی می تواند با خرید همیشگی از یک منبع به انجام رسد. این محصول فرعی بایستی یک منبع ثابت از مواد مغذی با کیفیت بالا در یک جیره کاملا متعادل شده باشد.
یک منبع خوراکی ثابت بایستی در دسترس شکمبه باشد به نحوی که باکتری ها مجبور نباشند مدام در حال عادت پذیری به محصولات مختلف موجود در جیره باشند. زمانی که استفاده از محصول فرعی جدید تحت بررسی می باشد بهتر است به جای فرض بر صحیح بودن مقادیر جدولی، ترکیبات شیمیایی اندازه گیری شود.
در برخی مناطق، محصولات فرعی با قیمت قابل قبولی در دسترس هستند که امکان قرار گیری در یک جیره بسیار متعادل را می دهند و توان فراهم نمودن مواد مغذی با کیفیت بالا را برای تامین نیازهای رشد تلیسه ها دارند.