پرسش و پاسخ دامپزشکی ۵
آیا باید برای مقابله با ورم پستان، پستان ها به طور کامل قبل از شعله افکنی بستر تمیز شوند. چه زمانی از روز بهترین موقع برای این کار است؟
من معمولا با یک دست کش و یا شانه قشو فضولات را قبل از شعله افکنی از روی پستان پاک می کنم. بهتر است این کار را در ساعاتی از روز که رطوبت پائین است انجام دهید. پیشنهاد می کنم تا آنجا که ممکن است این کار را در عصر انجام ندهید.
نظر شما درباره استفاده از کف سازها برای غوطه ور سازی سرپستانک چیست؟
به نظر من استفاده از کف سازها روش خوبی است. کف سازها ۴ تا ۶ میلی متر سرپستانک هرگاو را در هر پیش غوطه ور سازی ضدعفونی می کند. به این دلیل شما ترکیبی از محلول ضدعفونی و هوا را برای ایجاد کف به کار می برید که یک ماده مرطوب کننده خوب به حساب می آید. کف ها فضولاتی که روی سرپستانک خشک شده اند را از روی آنها پاک می کنند.
اغلب، پیش غوطه ور سازهای کنونی کف بسیار خوبی ایجاد می کنند. انواع این کف سازها در بازار وجود دارند و شما باید از نوعی استفاده کنید که کف کافی (به اندازه یک خمیر ریش) را روی سرپستانک ایجاد کند.
یکی از متخصصان در یکی از ستون های مقالات تغذیه، اندازه ی ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ میکرون را برای اسناپلاژ توصیه می کند این عدد آیا فقط برای ذرت توصیه شده یا برای همه محصولات مناسب است؟
اسناپلاژ، ذرت علوفه ای است که توسط ماشین مخصوص از سطح مزرعه برداشت شده و سپس تمامی قسمتهای آن شامل ساقه، برگ و میوه آن که همان ذرت یا بلال است به قطعات ریز خرد شده و به منظور تغذیه دام، خصوصا تغذیه گاو شیری، در یک دوره زمانی خاص عمل آوری شده و پس از آن قسمتی از غذای روزانه دام را شامل می شود.این اندازه (۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ میکرون) برای ذرت پوست گرفته با رطوبت بالا مناسب است. دلیل این توصیه جلوگیری از زیاد ریز شدن ذرت مرطوب است ( توصیه برای ذرت خشک ۷۵۰ تا ۱۰۰۰ میکرون است) این اندازه برای بلال ذرت و سایر بخش های گیاه متفاوت است و بلندتر توصیه می شود.
اگر به جای قانون ۱۲ ساعت، در ۸ تا ۱۲ ساعت بعد از فحلی تلقیح کنیم آیا گوساله ماده کمتری به دست می آوریم؟
پاسخ به این سئوال در داده های به دست آمده از تحقیق دانشگاه ویسکانسین حاصل از مشاهدات زمان تلقیح در برنامه اوسینک آمده است. ما می دانیم که گاوها ۲۴ تا ۳۲ ساعت بعد از دومین تزریق GnRH در برنامه اوسینک تخمک گذاری می کنند. بنابراین می شود گاوها را در زمان متفاوتی در طول دوره تخمک گذاری تلقیح نمود.
اگر شما گاوها را در زمانی که دومین ترزیق GnRH را انجام می دهید، تلقیح کنید، احتمالا گوساله ماده بیشتری به دست می آورید. نسبت طبیعی گوساله نر به ماده ۵۳ به ۴۷ می باشد. اگر گاوها را در زمان صفر (هنگام تزریق دومین GnRH) تلقیح کنید می توانید این نسبت را برعکس نمائید. احتمالا شما مشتاق و متعجب شده اید ولی باید بعضی از مسائل را برای شما روشن کنم. نباید اکثر تلیسه ها را در زمان صفر تلقیح کنید زیرا نرخ گیرایی در این زمان پائین می باشد. در صورت محاسبه شما احتمالا نسبت ماده بیشتری در زمان صفر به دست می آورید ولی نرخ گیرائی کلی شما پائین تر خواهد بود. اگر تلقیح را در زمان صحیح انجام دهید به طور کلی گوساله ماده بیشتری به دست می آورید. اگر می خواهید که حداکثر باروری را از تلقیح داشته باشید، گاوها باید ۸ تا ۱۲ ساعت قبل از تخمک گذاری یا ۱۲ تا ۱۶ ساعت بعد از دومین تزریق GnRH در برنامه تولید مثلی اوسینک تلقیح شوند.
آیا می توان با انتخاب واریته مقاوم نسبت به خشکسالی مانند سورگوم از کفایت علوفهدر آینده اطمینان حاصل کنیم؟
مهم ترین مواردی که بیان می کنم این است که نمی توان شرایط آب و هوائی را پیشگویی کرد. اگر میانگین شرایط آب و هوایی در سال را داشتیم محصول استحصالی بهتر می شد. بعضی از گونه های گیاهی وجود دارند که نسبت به شرایط خشکسالی از تحمل پذیری بالاتری برخوردار هستند. یونجه بیشترین تحمل پذیری را نسبت به شرایط خشکسالی دارد.
اگر کشور دارای شرایط دمایی بسیار بالا و خشکسالی باشد، در نتیجه مشخص است که سورگوم ترجیح داده می شود ولی به خاطر داشته باشید وقتی دما کمتر از ۲۶ درجه سانتی گراد باشد تولید سورگوم کم می باشد و اگر دما کمتر از متوسط باشد سورگوم ترجیح داده نمی شود. به عنوان یک زارع شما مجبور هستید که نوع علوفه را این گونه انتخاب کنید. اگر حدس می زنید که هوا خنک یا نزدیک به متوسط دمایی است ذرت بهترین انتخاب می باشد. اگر متصور می شوید که یک خشکسالی دیگری در راه است و یا دما بالاتر از متوسط است گیاه سورگوم تا حدی انتخاب بهتری می باشد.
من باید تا بهار منتظر بمانم و سپس در مورد نوع گیاه تصمیم گیری کنم و این انتظار جهت بالاتر رفتن رطوبت خاک مزرعه می شود.
تفاوت بین شمار سلولی موزون و شمار سلولی خطی چیست؟ چگونه گله ای با شمار سلولی موزون پائین تر، شمار سلولی خطی بالاتری دارد؟
اجازه دهید با مروری بر مباحث پایه اغاز کنیم. داده های شمار سلول های بدنی، توزیع نرمال دارند. یعنی بیشتر گاوهایی که شمار سلول های بدنی خیلی پائینی دارند، آلوده نیستند ولی وقتی یک عفونتی حمله می کند، شمار سلولی افزایش زیادی می یابد. بنابراین بیشتر گاوها، مقداری زیر ۱۰۰،۰۰۰ سلول در هر میلی لیتر دارند ولی شمار سلولی گاوهای آلوده به میلیون می رسد.
بنابراین، توزیع این مقادیر چگونه می باشد. بیشتر گاوها شمار سلولی بسیار پائین دارند ولی شمار سلولی تعداد کمی بسیار بالا می باشد. وقتی از مقادیر شمار سلولی بالا با مقادیر پائین، میانگین گرفته می شود، میانگین تمایل دارد که شمار سلول ها را بالاتر از آنچه انتظار می رود، ببرد.
به این طریق در مورد مسئله فکر کنید که اگر یک گله چهار راسی، سه گاو با شمارسلولی ۲۵،۰۰۰ سلول در هر میلی لیتر و یک گاو با شمارسلولی ۳،۹۲۵،۰۰۰ داشته باشد. میانگین ساده گله، ۱،۰۰۰،۰۰۰ سلول در هر میلی لیتر خواهد بود. برداشتی که از گله ای با متوسط شمار سلولی یک میلیون دارید، احتمالا این است که گله از نظر کنترل ورم پستان، مدیریت بسیار ضعیفی دارد. ولی تفسیر دیگر این مثال این است که گله به خوبی مدیریت می شود ولی متاسفانه گاوی دارد که دچار ورم پستان است و سایر گاوها غیرآلوده بوده و شمار سلول های بدنی بسیار پائینی دارند. اگر از شمار سلول ها، لگارتیم گرفته شود، سه راس با شمار سلولی ۲۵،۰۰۰، نمره خطی یک و گاو مبتلا به ورم پستان، نمره خطی ۸ خواهد داشت. میانگین نمره خطی این گله چهار رأسی، ۲/۷۵ می باشد. که بیان می کند شمار سلولی زیر ۱۰۰،۰۰۰ سلول در هر میلی لیتر به طور “متوسط” می باشد. بنابراین نمره خطی، داده ها را نرمال می کند و به ما امکان می دهد تفسیر بهتری از گله داشته باشیم. من فکر میکنم این تفسیر واقعی تری است.
معیار دیگر، شمار سلول بدنی موزون می باشد. این معیار، از ضرب کیلوگرم شیر تولیدی هر گاو در میزان سلول های بدنی شیر آن به دست می آید. گاوهای پرتولید دارای ورم پستان، شمار سلول بدنی زیادی به مخزن شیر می دهند که طبیعی نیست.
گاوی که سلول های ورم پستانی زیادی دارد و شیر زیادی نیز تولید می کند، بنابراین سلول های زیادی نیز وارد مخزن شیر می کند. در گله ای با تعداد زیادی گاو، مثلا بیش از ۱۰۰۰ راس، شیر گاو بسیار پر تولید ولی دارای ورم پستان، توسط سایر گاوهای سالم در گله، رقیق می شود.
در گله های کوچک تر، مثلا ۷۰ راس، گاو پر تولید دارای ورم پستان، سلول های زیادی وارد مخزن می کند و شیر با کیفیت سایر گاوها، ممکن است برای رقیق کردن این میزان بالای سلولی که گاو انتشار می دهد، کافی نباشد. بنابراین، گاو پرتولید دارای ورم پستان در یک گله کوچک، میانگین موزون شمار سلولی برای کل گله را بر هم می زند.
مسئله عکسی نیز روی می دهد. چند گاو پرتولید در یک گله بزرگ، می توانند میانگین موزون سلول های بدنی را با وارد کردن تعداد زیادی سلول نسبت به سایر گاوهای گله و گاوهای دیگر در گله های دیگر، برهم بزنند.
بنابراین، من طرفدار استفاده از نمره خطی شمار سلول های بدنی شیر هستم. این مقادیری که به لگارتیم تبدیل شده اند، در برابر انحراف مقاوم هستند. به نظر من، نمره خطی شمار سلول های بدنی، تصویر واقعی تری از وضعیت ورم پستان در گله ارائه می دهد.
طبق تحقیقی که اخیرا مطالعه کرده ام با افزایش تغذیه میزان پتاسیم، عملکرد دام بهبود می یابد. میزان کربنات پتاسیم اضافه شده به نظر بالا می آمد (کلرید پتاسیم موثر نمی باشد). آیا می توانیم کمتر اضافه کنیم؟
بعد از ارتباطی که با نویسنده آن مقاله برقرار کردیم وی گفت که تحقیقات و آزمایش های مزرعه ای گسترده ای انجام داده اند (یکی از آن تحقیقات در کتاب صنعت گاو شیری به چاپ رسیده است). پیروی از نکات زیر می تواند سودمند باشد:
- پرورش دهندگان گاو شیری واشنگتن گزارش کرده اند که افزایش پتاسیم از ۱/۳ درصد به ۲/۱ درصد به صورت کربنات پتاسیم می تواند در بهبود تولید شیر، چربی و بازده خوراک مؤثر باشد.
- در صورت وجود اسیدهای چرب غیراشباع در جیره (از دانه های روغنی یا سایر مواد خوراکی مانند فرآورده های تقطیری غلات) افزایش ۰/۴ درصدی پتاسیم (از ۱/۴ به ۱/۸ درصد به صورت کربنات پتاسیم) می تواند مؤثر باشد.
- تحقیقات بیشتری باید انجام شود تا میزان بهینه پتاسیم جیره تعیین گردد.
افزایش پتاسیم جیره به صورت کربنات پتاسیم در صورت وجود روغن های خوراکی در جیره گاوهای شیری و موازنه دقیق آنها می تواند سودمند باشد.
آیا استفاده از ربات های شیردوش روشی پر هزینه برای استحصال شیر می باشد؟
واقعا پر هزینه است ولی باید متذکر شویم که اینها می توانند هزینه خودشان را جبران کنند. سامانه های شیردوشی رباتیک با سالن های با هزینه بالاتر قابل رقابت هستند اما نظر قطعی دادن به تعداد گاوی بستگی دارد که در مزرعه پرورش گاو شیری دوشیده می شوند. در ضمن به علت هزینه بالای دوشش گاوها در استال ها و سالن های شیردوشی قدیمی (اغلب ۲۲ تا ۲۵ گاو به ازای هر شخص در ساعت) استفاده از سامانه های رباتیک توجیه پذیر می باشند.