بیماری های متابولیکی در دوره زایمان گاو شیری
گاوهای شیری در حول و حوش زایمان مستعد ابتلا به انواع بیماری های متابولیکی می باشند. بعضی از این بیماری ها منشا تغذیه ای و برخی دیگر نتیجه نقص و تضعیف سامانه ایمنی هستند که هر دوی این عوامل نیز با هم مرتبط می باشند. رایج ترین بیماری های متابولیکی این دوره هیپوکلسیمی (کاهش کلسیم و تب شیر)، ورم پستان، متریت، جفت ماندگی، کتوز، کبد چرب، برگشتگی شیردان و لنگش می باشد.
ترشح هورمون در بدن گاو طی دوره انتقال با نزدیک شدن زمان زایمان تغییر می کند. غدد پستانی برای تولید شیر و ظرفیت شکمبه برای مصرف ماده خشک و تخمیر باید آماده شوند. سامانه ایمنی گاو نیز تحت تاثیر قرار گرفته و دام را مستعد ابتلا به بیماری ها و عفونت ها می کند.
در زمان زایمان، ترشح هورمون کورتیزول افزایش می یابد. هورمون کورتیزول به طور موثری سامانه ایمنی را تحت تاثیر قرار می دهد و مسئول عدم توانایی دام در مبارزه با عفونت ها در زمان زایمان می باشد. اگر در گاوهای تازه زا هیپوکلسیمی تا سطح خاصی وجود داشته باشد، تا حدی روی ماهیچه هایی مانند اسفنکتر سرپستانک ها تاثیر گذاشته و نمی گذارد که به سرعت بعد از دوشش بسته شوند. در نتیجه باکتری ها می توانند با ورود به مجرای پستان باعث ورم پستان گردند.
تضعیف سامانه ایمنی، توانایی دام در مبارزه علیه عفونت ها را کاهش می دهد و به همین دلیل گاوهای تازه زای مبتلا به تب شیر بسیار مستعد ابتلا به ورم پستان می باشند.
کنترل میزان گلبول های سفید
موازنه منفی انرژی در اوایل زایمان که ناشی از کاهش مصرف خوراک می باشد اغلب منجر به سندرم کبد چرب و کتوز می شود. کاهش فعالیت گلبول سفید (لکوسیت ها) در گاوهایی با میزان کتون بالا و علائم بالینی کتوز، باعث کاهش توانایی آنها در مقابله با عفونت ها می شود. گاوها مدت کوتاهی بعد از زایمان موازنه منفی پروتئین را تجربه می کنند. فعالیت و تکثیر سلولی تحت تاثیر اسیدهای آمینه مختلفی می باشند. اگر مقدار مناسبی از اسیدهای آمینه موجود نباشد، سامانه ایمنی به خوبی عمل نمی کند و گلبول های سفید با سرعت مورد نیاز توانایی تکثیر نخواهند داشت. وجود هیپوکلسیمی تحت بالینی منجر به کاهش عملکرد ماهیچه ای می شود که با توجه به توام بودن با موازنه منفی انرژی، مسبب کتوز و کاهش مصرف خوراک در دام هاست. این دو مشکل همراه با یکدیگر مشکلات جدی را در دوره انتقال برای دام ایجاد می کنند.
تب شیر به عنوان یک بیماری سوخت و سازی شناخته شده در گاوهای شیری است که نشان دهنده میزان خطرناکی از کمبود کلسیم در دام می باشد. این کاهش باعث فلجی دام می شود که غالبا قبل، در حین زایمان و یا فورا بعد از زایمان اتفاق می افتد. زمانی که نیازهای کلسیمی گاو شیری به علت آغاز شیردهی افرایش یافته است درمان رایج آن تزریق داخل وریدی ترکیب کلسیم با منیزیم، فسفر و پتاسیم است که به سرعت جذب بدن گاو می شود و میزان کمبود کلسیم بدن دام را جبران می کند. کلسیم برای فعالیت مناسب و بهینه ماهیچه ها نیاز است و کمبود آن روی نشخوار، هضم (جذب مواد مغذی) و انقباضات دامی که برای زایمان و تخمک گذاری مورد نیاز است، تاثیر می گذارد.
غشاهای جنسی باید در زمان زایمان و یا به سرعت بعد از آن از رحم خارج شود. به نظر می رسد جفت ماندگی، ناشی از نقص در پاسخ دهی سامانه ایمنی می باشد. باید یک فرآیند پیچیده ای از پس زنی بافتی در زمان زایمان برای خروج جفت صورت گیرد. این فرآیند مستلزم وجود لکوسیت ها می باشد. اگر سامانه ایمنی به خوبی عمل نکند میزان گلبول های سفید لازم برای از بین بردن بافتهای مهاجم کاهش می یابد و جفت در رحم باقی مانده و رحم مستعد ابتلا به عفونت می شود.
تقریبا همه بیماری های سوخت و سازی را می توان با خوراندن یک جیره مناسب در طی دوره خشکی یا انتقال، حذف یا کاهش داد. میزان پروتئین و انرژی جیره باید به اندازه کافی باشد تا نیاز نگهداری گاو و میزان مورد نیاز برای پاسخ های مناسب سامانه ایمنی را تامین کند. نیاز نگهداری برای یک گاو هلشتاین ۶۳۶ کیلویی در حدود ۱۰ مگاکالری در روز می باشد. دام به ۴ مگاکالری انرژی (۴۰ درصد بیشتر) برای تامین پاسخ های سامانه ایمنی نیاز دارد. چگالی انرژی در جیره باید در حدود ۱/۶۵ مگاکالری بر کیلوگرم ماده خشک باشد تا این نیازها تامین شود.
گاوهای خشک اغلب با جیره ای با کیفیت پایین تغذیه می شوند که نمی توانند نیازهای انرژی خود را تامین کنند، در ضمن کمبود مواد معدنی نیز آغازی برای بیماری های سوخت و سازی مختلف در زمان زایمان می باشد. از آنجایی که میزان کورتیزول و وضعیت سامانه ایمنی هنوز یک نگرانی برای زمان زایمان می باشد، حفظ وضعیت انرژی به همراه مصرف ماده خشک می تواند مشکلات مرتبط با موازنه منفی انرژی را به حداقل برساند.
برای کنترل بیماری تب شیر و هیپوکلسیمی باید از جیره استفاده نمود. آشکار است که کاهش یا حذف هیپوکلسیمی بستگی به حفظ میزان کم پتاسیم و نه کلسیم در جیره گاوهای انتظار زایش دارد. میزان بالای پتاسیم باعث آلکالوز سوخت و سازی و مانع پیوند خوردن کلسیم با گیرنده های مناسب در استخوان می شود.
مهم ترین عامل کلیدی در پیشگیری از تب شیر بالینی حفظ ۱ درصدی میزان پتاسیم جیره در کل ماده خشک مصرفی می باشد (کل ماده خشک مصرفی در یک گاو هلشتاین خشک باید در حدود ۱۳/۶۲ کیلوگرم در روز باشد). تعلیف علوفه مناطقی که میزان پتاسیم پایینی دارند در جیره گاوهای انتظار زایش به طور موثری میزان هپیوکلسیمی را به حداقل می رساند. به منظور کاهش احتمال هپیوکلسیمی تحت بالینی با افزودن کلراید به خنثی کردن آلکالوز ایجاد شده به وسیله پتاسیم جهت اسیدی کردن خون تقریبا نیم درصد کمتر از درصد پتاسیم جیره می باشد. مثلا اگر پتاسیم جیره ۱/۲ درصد باشد کلراید اضافه شده در جیره باید ۰/۷ درصد باشد. به منظور بهبود سلامتی و تولید مثل گاوهای دوشا باید میزان آلکالوز در آنها خیلی ملایم باشد تا میزان بافر شکمبه آنها در حد مطلوب حفظ شود، یعنی میزان پتاسیم جیره آنها در سطح قابل قبول ۱/۵ تا ۲ درصد ماده خشک مصرفی جیره و حداقل میران کلراید (سدیم) در جیره آنها وجود داشته باشد (دقیقا متضاد جیره گاوهای انتظار زایش).
آزمایش pH ادرار مفید می باشد
به منظور موازنه صحیح جیره گاوهای انتظار زایش از سولفور، پتاسیم، کلر و سدیم علوفه ها آزمایش به عمل آورید. آزمایش pH ادرار به منظور نظارت و تنظیم دقیق جیره لازم می باشد. عموما pH ادرار گاوهای هلشتاین به منظور پیشگیری از هیپوکلسیمی ۶/۵ می باشد. pH ادرار گاوهای جرسی کمی کمتر و در حدود ۶ می باشد. اگر پتاسیم جیره ۲ درصد باشد میزان کلر مورد نیاز برای اسیدی کردن جیره ممکن است باعث بدمزگی جیره شود. عدم خوش خوراکی جیره مشکلات بیشتری را ایجاد می کند زیرا ماده خشک مصرفی کاهش می یابد. بهترین گزینه حفظ پتاسیم جیره در سطح یک درصد یا کمتر می باشد.
امروزه مزارع پرورش گاو شیری نسبت به دهه های قبل ظرفیت تولید شیر بیشتری دارند که ناشی از بهبود ژنتیکی و مواد خوراکی می باشد. حفظ سلامتی و بهبود گله های شیری مستلزم وجود مدیریت عالی (آگاهی بیشتر از مسائل مربوط به سلامتی دام) است که درصورتیکه به این مسائل توجه نشود نمی توان از حداکثر توانایی ژنتیکی دام استفاده کرد. این مسائل و مشکلات سلامتی در حول و حوش زایش تنش زیادی به دام وارد می کنند و در زمان شیردهی انتظار می رود که افزایش یابند.
با سپری شدن دوره انتقال و ورود دام به دوره شیردهی نیازهای انرژی، پروتئین، ویتامین ها و مواد معدنی به منظور حفظ عملکرد بهینه سامانه ایمنی افزایش می یابد تا تداوم سلامتی و حفظ سطح بالای تولید مثل و تولید شیر در گاو نیز حفظ شود.