مدیریت انتقال درگوساله های شیری
از آنجائی که مصرف جیره آغازین با توسعه شکمبه در گوساله مرتبط است، باور رایج در مورد گوساله های در حال رشد این است که مصرف هرچه زودتر مقادیر زیاد جیره آغازین توسط این دام ها بهتر می باشد ولی وقوع این امر نشان می دهد که گوساله جوان مواد مغذی کافی برای برآورده ساختن احتیاجات انرژی و پروتئین را از شیر دریافت نمی کند و به شدت در جستجوی سایر منابع مواد مغذی می باشد.
از آنجائی که شکمبه گوساله هنوز توسعه نیافته است، آن ها توانائی استفاده کارآمد از مواد مغذی موجود در غلات جیره آغازین را ندارند. انرژی و پروتئین موجود در شیر، یا جایگزین شیری که تنها از محصولات شیر ساخته شده است، سریعا برای گوساله ها قابل دسترس بوده و به آسانی هضم می گردد. به همین دلیل تغذیه هرگونه پروتئین سویا در جایگزین شیر تا زمانی که گوساله ها حداقل به سن ۳ تا ۴ هفتگی نرسیده اند توصیه نمی شود. هدف خوراندن میزان ثابتی از شیر (۲۰ درصد وزن تولد) برای گوساله ها تا زمانی است که توانائی مصرف جیره آغازین کافی برای آغاز فرآیند از شیرگیری در آنها ایجاد شده باشد. متاسفانه، رایج ترین سطح پروتئین خام در جیره های آغازین تجاری گوساله ها، تنها ۱۷ تا ۱۸ درصد می باشد.
سطح پروتئین شیر کامل گاو هلشتاین (بر مبنای ماده خشک) در حدود ۲۷ درصد می باشد. این بدان معناست که محتوای پروتئین در زمان تغییر جیره از شیر کامل به اغلب جیره های آغازین گوساله، با افت فوق العاده ای همراه خواهد شد و بنابراین گوساله ها باید بتوانند پیش از شیرگیری، جیره آغازین کافی مصرف نمایند تا توانائی تامین مواد مغذی مورد نیاز خود بعد از شیرگیری را داشته باشند.
به علاوه باید فرض کنیم که بازده تخمیر شکمبه تلیسه های جوان به خوبی دام های مسن تر نیست، بنابراین توانائی آنها برای مصرف مواد مغذی موجود در جیره آغازین محدود شده است. به طور کلی، اگر از جیره آغازینی با ۱۸ درصد پروتئین استفاده می نمائید، گوساله ها باید پیش از آغاز فرآیند از شیرگیری به مدت ۳ روز متوالی در حدود ۱/۸ کیلوگرم جیره آغازین مصرف نمایند. اما چنانچه در حال استفاده از جیره آغازینی با کیفیت بالا (۲۴ تا ۲۵ درصد پروتئین) هستید برای شروع فرآیند از شیرگیری، مصرف ۰/۹ کیلوگرم جیره آغازین به مدت ۳ روز متوالی ضروری می باشد.
یکی از نگرانی های معمول این است که تغذیه مقادیر زیاد شیر برای گوساله ها، میل خوردن جیره آغازین را در آنها به نحو قابل توجهی با کاهش مواجه سازد. بار دیگر توجه شما را به این نکته جلب می نمایم که مصرف زود هنگام جیره آغازین گوساله نشانه ای از سوء تغذیه می باشد. در ابتدا، گوساله ها قطعا مقادیر کمتری از جیره آغازین را مصرف خواهند کرد. البته، مصرف ماده خشک به وزن بدن بستگی دارد. گوساله هائی که در حال مصرف مقادیر بیشتری از شیر هستند توانایی دستیابی به افزایش وزنی معادل بیش از ۹/۰ کیلوگرم در روز را خواهند داشت. در مقابل، افزایش وزن روزانه گوساله ها تحت برنامه های سنتی تغذیه شیر تنها معادل۲۲/۰ تا ۳۴/۰ کیلوگرم در روز خواهد بود. از آنجائی که گوساله های خوب تغذیه شده، افزایش وزن روزانه بیشتری دارند، تمایل به مصرف ماده خشک بیشتری نیز در آنها دیده می شود. در سن ۴ تا ۶ هفتگی، مصرف جیره آغازین به طور قابل توجهی افزایش می یابد و گوساله ها به احتمال بیشتری مقادیر کافی جیره آغازین را برای آغاز فرآیند از شیرگیری در هفته های هفتم تا دهم مصرف می نمایند.
این فرآیند “انتقال” از جیره ای کاملا متشکل از شیر (یا شیر به علاوه مقداری خوراک خشک) به جیره ای حاوی ۱۰۰ درصد خوراک خشک، بسیار پیچیده تر از چیزی است که به نظر می رسد. باید به توانائی گوساله ها برای مصرف مقادیر کافی از جیره آغازین با کیفیت بالا به منظور تامین احتیاجات مواد مغذی قبل از شیرگیری و توسعه کافی شکمبه توجه نمود. این موارد، اغلب در هنگامی که گوساله ها تنها بر مبنای سن از شیر گرفته می شوند، از نظر دور می مانند.
تعریف کیفیت جیره آغازین
چه چیز تعیین کننده بالا بودن کیفیت یک جیره آغازین است؟ جیره آغازین باید حداقل ۲۲ درصد پروتئین داشته باشد، اما ۲۴ تا ۲۵ درصد ترجیح داده می شود. منبع پروتئین آن باید کنجاله سویا باشد چون این ماده توزان اسید آمینه ای خوبی داشته و در شکمبه، هم قابلیت هضم و هم، تجزیه پذیری بالائی دارد.
پروتئین عبوری نباید در جیره آغازین گوساله مورد استفاده قرار گیرد. توانائی استفاده از پروتئین در شکمبه در حال توسعه محدود است بنابراین هر پروتئینی که هضم نشود از شکمبه عبور نموده و برای جذب به روده کوچک می رود.
به علاوه، وجود سهل الوصول شاسته در جیره آغازین گوساله ضروری می باشد. اغلب از ذرت کامل استفاده می شود، اما نشاسته آن سریعا در دسترس قرار نمی گیرد و در نتیجه می تواند مانع توسعه شکمبه شود. جیره آغازین گوساله، به ویژه از نظر میزان رطوبت، باید بسیار باثبات باشد. گوساله ها به غذای مورد استفاده خود به شدت عادت می کنند و تغییر در خوراک را که می تواند منجر به کاهش مصرف ماده خشک شود، دوست ندارند.
شکمبه گوساله در زمان تولد به طور قابل ملاحظه ای کوچکتر از شیردان است. ساختار ماهیچه ای شکمبه نیز توسعه چندانی نیافته است و شکمبه فاقد پرز می باشد. شکمبه در زمان تولد اساسا استریل می باشد، بنابراین اولین باکتری هائی که به آن راه میابد از محیط بلعیده شده اند. بخش عمده این باکتری ها هوازی هستند به این معنا که برای رشد خود به اکسیژن نیاز دارند ولی شکمبه گاوهای بالغ محیطی بی هوازی دارد (باکتری ها برای رشد به محیطی فاقد اکسیژن نیازمندند). در طی توسعه شکمبه، جمعیت باکتری یایی آن از هوازی به بی هوازی تغییر می یابد. باکتری ها برای رشد به محیطی مایع نیاز دارند. متاسفانه، هنوز هم برخی از مزرعه ها با تامین آب برای گوساله ها در دوران شیرخوارگی امتناع می ورزند یا دسترسی به آن را برای این دام ها محدود می نمایند. این امر موجب مهار رشد باکتری های حائز اهمیت در توسعه شکمبه شده و بنابراین روند دسترسی محدود به آب، پس از شیرگیری با چالش روبه رو بوده و شیوع بیماری های تنفسی در آنها بیشتر است.
باور نادرست بسیاری از افراد این است که چون شیر حاوی تقریبا۹۰ درصد آب می باشد نیاز گوساله ها به آب را برآورده می سازد. اما صرف نظر از این که گوساله ها شیر را از بطری مکیده یا از سطل بخورند، ناودان مری آنها بسته شده و شیر از شکمبه گذشته و مستقیما وارد شیردان می شود. در نتیجه، نیاز باکتری های شکمبه به آب تامین نمی شود.
اما وقتی که آب از سطل نوشیده می شود مستقیما به سمت شکمبه جریان می یابد. چنانچه بعد از تغذیه شیر، آب در اختیار گوساله قرار گیرد درصد بالائی از آنها آب تازه را خواهند نوشید. نتایج چندین مطالعه نشان داده اند که مصرف جیره آغازین در زمان دسترسی آزادانه به آب با جهش معنی داری مواجه می شود. به علاوه توسعه شکمبه تسریع شده و نرح رشد گوساله ها افزایش می یابد.
همانطور که قبلا ذکر شد، جیره آغازین گوساله باید حاوی یک منبع سهل الوصل نشاسته باشد. هنگامی که نشاسته در شکمبه تخمیر می گردد، مقادیر زیادی اسیدبوتیریک تولید می شود. پژوهش ها نشان داده اند که اسیدبوتیریک بیش از هر ماده دیگری در شکمبه، هم بر توسعه ابعاد و هم بر توسعه پرزهای شکمبه تاثیر می گذارد.
پرزهای شکمبه برای جذب اسید های چرب فراری (VFA) که حین تخمیر خوراک در شکمبه تولید می شوند، ضروری هستند. اسید های چرب فرار منابع مهمی از انرژی هستند اما چنانچه شکمبه توسعه ضعیفی داشته باشد نمیتوانند به نحو کارآمدی آنها را جذب نماید. این امر منجر به تجمع VFA در شکمبه شده و میتواند به بروز مسائل جدی در زمینه اسیدوز شکمبه منجر گردد.
ذرت معمول ترین منبع نشاسته در جیره های آغازین گوساله بوده و می تواند به اشکال مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. ذرت با بخار پرک شده قابل دسترس ترین نشاسته را دارد اما مشکل اینجاست که پرک نسبتا نازک بوده و خرد میشوند و در نتیجه باعث تولید مقادیر بیش از حد ذرات ریز خواهد شد.
ذرت غلتک زده شده در معرض دمای فرآوری کمتری قرار گرفته است، بنابراین ضخامت پرک ها بیشتر است. ذرت غلتک زده شده در مقایسه با ذرت پرک شده با بخار ذرات ریز کمتری دارد، اما هنوز هم می تواند نسبت به حد مطلوب ذرات ریز بیشتری داشته باشد.
ذرت تکه شده نیز کمی غلطک خورده است. این ذرت، به طور قابل ملاحظه ای ضخیم تر از ذرتی است که به طور منظم غلطک خورده است اما جویدن آن هنوز هم برای گوساله ها آسان بوده و بنابراین نشاسته ای نسبتا در دسترس دارد. برخی از جیره های آغازین حاوی دانه ذرت کامل هستند که هرچند خوش خوراک می باشد اما نشاسته آن قابلیت دسترسی بالائی برای باکتری های شکمبه ندارد.
مطالعات نشان داده اند توسعه شکمبه در گوساله هائی که با ذرت کامل تغذیع شده اند در مقایسه با گوساله هائی که سایر اشکال ذرت را مصرف نموده اند، کندتر می باشد. بنابراین بهتراست در صورت امکان از مصرف ذرت کامل در جیره آغازین گوساله اجتناب نمائید. برخی جیره های آغازین حاوی مقادیر اندکی جو پرک شده به عنوان منبعی از نشاسته سهل الوصل بوده و بنابراین سریعا مقداری نشاسته را قبل از در دسترس قرار گرفتن نشاسته ذرت در اختیار باکتری های شکمبه در حال توسعه قرار می دهند.
جیره های گوساله به سه شکل مختلف در دسترس هستند: بافت دار، پلت و آردی، جیره های آغازین بافت دار به چند دلیل ترجیح داده می شوند، یکی این که در مقایسه با سایر اشکال خوش خوراک تر هستند و منجر به سطوح بالاتر مصرف ماده خشک می شوند و دیگر آن که شکل آنها باعث تحریک بهتر ساختار عضلانی دیواره شکمبه می گردد.
مسائل مرتبط با اندازه پلت
برخی نگرانند که چنانچه گوساله ها در دوران شیرخوارگی مقداری علوفه برای مصرف در اختیار نداشته باشند، لایه های ماهیچه ای دیواره شکمبه آنها به نحو مناسبی توسعه نیابد. هرچند، پژوهش ها نشان داده اند که جیره های آغازین بافت دار در غیاب علوفه به اندازه کافی موجب توسعه لایه ماهیچه ای دیوار شکمبه می شوند. اندازه پلت هم در جیره های آغازین بافت دار و هم جیره های آغازین پلت شده در این روند حائز اهمیت می باشد. متاسفانه اکثرا جیره های آغازین با پلت های کوچک (قطر۸ میلی متر) را که در توسعه ساختار ماهیچه ای شکمبه تاثیر کمتری دارند مورد استفاده قرار می دهند. من پلت های بزرگتر ۱۲ میلی متری را ترجیح می دهم. من در آزمایش های دو جانبه (side by side) مشاهده کرده ام که مصرف ماده خشک جیره های آغازین بافت دار در مقایسه با جیره های آغازین پلت شده به طور میانگین ۱۵ درصد بیشتر می باشد. بعضی از دامداری ها از جیره های آغازین ساخت خودشان استفاده می کنند.
اما از آنجایی که آن ها معمولا توانائی تهیه پلت در مزرعه را ندارند، جیره های آغازین مخلوطی از شکل های مختلف خوراک آسیاب شده یا آردی می باشد. به طور کلی، گوساله ها این شکل خوراک را دوست ندارند و مصرف ماده خشک در مقایسه با اشکال پلت یا بافت دار کمتر است. در مورد گوساله های دوره انتقال، فرآیند از شیرگیری باید همگام با توسعه شکمبه صورت پذیرد. تصاویری در اینترنت قابل دسترس است که نشان دهنده یک شکمبه نسبتا خوب توسعه یافته در سن ۴ هفتگی می باشد. البته، این گوساله ها روزانه به میزان ۲۰ درصد وزن بدن خود شیر دریافت نکرده اند و اساسا مجبور بوده اند در جای دیگری به دنبال مواد مغذی مورد نیاز خود برای زنده ماندن بگردند. بار دیگر خاطر نشان می سازم که مصرف زود هنگام مقادیر زیاد جیره آغازین نشانه ای مبنی بر عدم دریافت مواد مغذی کافی از شیر برای تامین نیازمندی های رشد و نگهداری گوساله می باشد.
به دلیل این که هنگام مصرف جیره آغازین توسط گوساله شکمبه به خوبی توسعه نیافته است، تنها بخش بسیار کوچکی از جیره آغازین مصرفی واقعا مورد هضم و استفاده قرار می گیرد. بنابراین، گوساله ها مواد مغذی کافی برای دستیابی به توان رشد ژنتیکی را از مقادیر محدود شیر و جیره آغازین دریافت نمی کنند. حتی اگر شکمبه توسعه یافته باشد (در این مورد در ۴ هفتگی) گوساله ها هنوز به خوبی رشد نمی کنند و سامانه ایمنی آنها مواد مغذی کافی برای عملکرد مناسب را دریافت نمی نماید.
اگر گوساله ها از هفته دوم زندگی روزانه به میزان ۲۰ درصد وزن تولد خود تغذیه شوند، مصرف جیره آغازین به تدریج همزمان با رشد آنها افزایش می یابد. وقتی آنها به وزنی برسند که نیاز به مواد مغذی بیشتری دارند، مصرف جیره آغازین نیز افزایش می یابد. گوساله ها معمولا در زمان رسیدن مصرف جیره آغازین به سطح هدف ۸/۱ کیلوگرم جیره آغازین کم کیفیت (۱۸ درصد پروتئین) یا ۹/۰ کیلوگرم جیره آغازین با کیفیت بالا (۲۴ تا ۲۵ درصد پروتئین) در فاصله سنی ۷ تا ۱۰ هفتگی خواهند بود. این زمان برای توسعه کافی شکمبه به منظور هضم یا تخمیر خوراک هایی که وارد آن می شود کفایت می کند.
بهترین اقدام این است که به مدت حداقل ۱ تا ۱۴ روز بعد از شیرگیری، جیره آغازین را به تنهائی و بدون هرگونه علوفه به گوساله تغذیه کنیم تا شکمبه برای تخمیر نشاسته و تولید اسید بوتیریک بیشتر توسعه یابد. در این مدت به منظور نظارت بر میزان مصرف جیره آغازین، گوساله ها باید در قفس ها یا جایگاه های انفرادی باقی بمانند.
هدف برنامه های سنتی از شیرگیری، از شیر گرفتن گوساله در یک سن به خصوص می باشد. از این رو به منظور مجبور کردن گوساله ها به مصرف میزان بیشتر جیره آغازین، مقدار شیر تغذیه شده در یک سن خاص کاهش می یابد. گوساله ها معمولا حدود یک هفته قبل از شیرگیری با این میزان تقلیل یافته شیر تغذیه می شوند.
مشکل این سامانه آن است که شکمبه پیش از شیرگیری گوساله ها فرصت کافی برای توسعه در اختیار نخواهد داشت. گوساله ها برای رفع گرسنگی و تامین احتیاجات مواد مغذی خود مجبور به مصرف جیره آغازین بیشتری خواهند شد اما شکمبه آنها به حد کفایت برای تخمیر کارآمد خوراک توسعه نمی یابد. این گوساله ها اغلب به اسیدوز شکمبه ای و کراتینه شدن پرزها شکمبه دچار می شوند.
تغذیه کننده های خودکار شیر
در سال های اخیر آگاهی در مورد اهمیت افزایش تغذیه شیر به گوساله ها روند رو به رشدی داشته و به همین دلیل تعداد تغذیه کننده های خودکار مورد استفاده با افزایش مواجه بوده است. برنامه ریزی رایانه ای بسیاری از این دستگاه ها تنها در زمینه اعمال هرگونه برنامه خوراک دهی قابل انعطاف می باشد. هرچند، بسیاری دیگر از قبل با مجموعه ای پیچیده از فراز و فرودها در مقدار شیری که گوساله ها اجازه دارند از هفته ای به هفته دیگر مورد استفاده قرار می دهند، برنامه ریزی شده اند.
یک روش معمول، افزایش تدریجی مقدار شیر روزانه تا زمان رسیدن به اوج در یک سطح خاص و سپس چرخش و آغاز سریع کاهش مقدار شیر مصرفی به منظور تشویق مصرف جیره آغازین می باشد. اغلب این روش ها برای از شیرگیری قبل از ۸ هفتگی برنامه ریزی شده اند. بار دیگر یادآور می شوم که این روش گوساله را به مصرف جیره آغازین بیشتری مجبور می نماید و شاید شکمبه به حد کفایت برای هضم یا تخمیر کارآمد خوراک های جامد توسعه نیافته باشد.
یکی از مشکلات عمده تغذیه کننده های رایانه ای آن است که هنگام نگهداری گوساله ها در جایگاه های گروهی، راهی برای نظارت بر مصرف انفرادی جیره آغازین آن ها وجود ندارد، با این که برنامه، مصرف شیر را کاهش داده است امکان دارد مصرف ناکافی جیره آغازین در برخی گوساله ها قبل از شیرگیری پاسخگوی تامین نیازمندی های تغذیه ای بعد از شیرگیری نباشد. همین امر علت مشاهده گوساله هایی که با افزایش وزن ضعیف دست به گریبان بوده و بیماری تنفسی بیشتری را بعد از شیرگیری تجربه می نمایند، توجیه می نماید.
در بسیاری از موارد، ساختمان های موجود بدون در نظر گرفتن تهویه با تغذیه کننده های رایانه ای مجهز شده اند. گاوداریهای متعددی با تجربه مسئله جدی در زمینه بیماری های تنفسی و افزایش تلفات هنگام انتقال گوساله ها به جایگاه هایی با تهویه ضعیف مواجه بوده اند.
برخی دامداران در اقلیم های سردتر برنامه هایی را برای تغذیه شیر اسیدی (ترش شده) در نظر گرفته اند. در این موارد، گوساله ها در تمام طول روز به شیر دسترسی آزاد دارند. PH پائین شیر اسیدی سبب محدودیت مقدار شیر مصرفی گوساله ها در یک وعده می شود اما نهایتا ممکن است مصرف روزانه آنها به حدود ۳/۱۱ لیتر یا بیشتر هم برسد.
این گوساله ها افزایش وزن سریعی خواهند داشت اما مسئله مشابهی در زمان از شیرگیری وجود دارد. آنها معمولا به صورت گروهی نگهداری می شوند و مقدار شیر نیز باید قبل از شیر گیری کاهش یابد و از آنجائی که مصارف انفرادی قابل نظارت نیست برخی گوساله ها ممکن است در زمان از شیر گیری جیره آغازین کافی مصرف نکنند. به علاوه، مشکلات مشابهی نیز در زمینه بیماری های تنفسی، بیشتر در جایگاههایی با تهویه ضعیف در این سامانه دیده می شود.
یک برنامه انتقال موفقیت آمیز در گوساله های شیری باید دربردارنده حضور شکمبه ای توسعه یافته برای تخمیر کارآمد خوراکهای جامد وارد شده به شکمبه باشد. به علاوه طراحی چنین برنامه ای باید بر مبنای تامین مواد مغذی ضروری گوساله ها برای رسیدن به افزایش وزن و توان ژنتیکی آنها در همه زمانها باشد.
برنامه های سنتی تغذیه گوساله ها که مصرف روزانه این دام ها را تنها به میزان ۱۰ درصد وزن تولد در نظر می گیرد، جیره های مرزی به حساب آمده و در زمان سردی هوا با تنش حرارتی اغلب منجر به افت وزن و بروز بیماری می شوند. هدفی که به آسانی قابل دستیابی است دو برابر شدن وزن تولد گوساله ها در سن ۸ هفتگی می باشد.
طراحی یک برنامه انتقال گوساله با در نظر داشتن این موارد، منجر به افزایش فوق العاده نرخ افزایش وزن بدون تجمع چربی اضافه، گوساله هایی سالم تر با نرخ مرگ و میر کمتر، تلیسه هایی که زودتر به اندازه بدن مناسب تلقیح دست می یابند و حیوانات شکم اولی که در سنین پائین تر وارد گله شده و توانایی تولید شیر را دارند خواهد شد.
حفظ سطح بالای تغذیه برای حیوانات جایگزین در تمام مدت زندگی آنها پیش از اولین زایش، ماندگاری و تولید شیر کل عمر آنها را بهبود خواهد بخشید. انتقال موفقیت آمیز گوساله ها سرمایه گذاری مهمی در بهره وری و سودآوری هر مزرعه شیری محسوب می شود.