شیوه های متنوع برنامه های همزمانی بهبود بازده تولیدمثلی در گاو شیری
اوسینک دوتائی یا پری سینک – اوسینکا؟
تعریف: پژوهشگران دانشگاه ویسکانسین – مدیسون برای پی بردن به تفاوت های عملکرد باروری میان برنامه های پیش همزمانی اوسینک دوتائی و پری سینک – اوسینک مطالعاتی انجام دادند. در هر دو برنامه، اوسینک ۵۶ به عنوان اساس همزمانی در نظر گرفته شد. اوسینک ۵۶ با تزریق GnRH آغاز می شود و هفت روز بعد با تزریق پروستاگلندین دنبال می شود. سپس، ۵۶ ساعت بعد دومین تزریق GnRH صورت می گیرد و ۱۶ ساعت بعد تلقیح انجام می شود.
همان طور که گفته شد، اختلاف میان این دو درمان در برنامه های پیش همزمانی است. در برنامه اوسینک دوتایی گاوها هفت روز پس از ترزیق GnRH ، پروستاگلندین دیافت می کنند. پس از سه روز، دز دوم GnRH تزریق می شود و پس از هفت روز برنامه اوسینک ۵۶ آغاز می گردد. گاوهای تحت درمان برنامه پری سینک – اوسینک دو دز پروستاگلاندین به فاصله ۱۴ روز دریافت می کنند و پس از ۱۲ روز برنامه اوسینک ۵۶ آغاز می شود.
به نظر می رسد میزان باروری در گاوهائی که برنامه اوسینک دوتائی دریافت کرده بودند بهتر بوده است. با تجزیه و تحلیل های بیشتر مشخص شد این تأثیر فقط در تلقیح اول تلیسه های شکم یک معنی دار است (به جدول نگاه کنید). در گاوهای چند شکم زائیده و نیز گاوهایی که در اواخر آبستنی جنین خود را از دست داده بودند، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: براساسی این مطالعه، میزان باروری در تلیسه های شکم یک در اولین تلقیح که تحت درمان برنامه اوسینک دوتایی بودند در مقایسه با برنامه پری سینک – اوسینک بهتر است.
درمان با hCG، ۵ روز پس از تلقیح مصنوعی همزمان شده
تعریف: پژوهشگران دانشگاه ویسکانسین – مدیسون با تجزیه و تحلیل داده های مربوط به ۵ مزرعه پرورش گاو شیری، تأثیر گنادوتروپین کوریونی انسانی (hCG) ۵ روز پس از تلقیح مصنوعی در تغییر میزان پروژسترون و نرخ باروری را بررسی کردند. ۲۹۷۹ رأس گاو شیری هلشتاین همزمان سازی شده و تلقیح شدند. این گاوها پیش از تلقیح اول، برنامه پیش همزمانی پری سینک – اوسینک یا اوسینک دوتایی دریافت کرده و برای تلقیح های بعدی تحت درمان پری سینک ۳۲ قرار گرفتند.
به دنبال اجرای این برنامه ها، گاوها به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه شاهد که تحت هیچ درمان بیشتری قرار نگرفتند و گروه دیگر گاوهائی که ۵ روز پس از تلقیح hCG (۲۰۰۰ یا ۳۳۰۰ واحد کورولون) دریافت کردند. در هر گروه، در روز ۵ و ۱۲ پس از تلقیح، نمونه های خون برای بررسی تغییرات میزان پروژسترون اخذ شد. حدود ۳۵ روز پس از تلقیح، وضعیت آبستنی به وسیله اولتراسونوگرافی بررسی شد.
هر چند اختلاف معنی داری مشاهده نشد، اما از لحاظ عددی میزان پروژسترون در گاوهایی که تحت درمان با hCG بودند در روز ۱۲ بیشتر بود. همچنین میزان کل آبستنی به ازای هر تلقیح مصنوعی به طور معنی داری بهبود یافت. با وجود این، دوره شیردهی و تعداد دفعات آبستنی بر نتایج درمان تأثیرگذار بود. تجزیه و تحلیل های بیشتر نشان دادند، در تلیسه های شکم اول، چه در اولین تلقیح و چه در دومین تلقیح، باروری بهتر است، البته در دومین دوره شیردهی و دوره های شیردهی بالاتر چنین اثری مشاهده نشد.
اگر بدن گاو در برابر درمان واکنش داده و آنتی بادی تولید کند، درمان های بعدی با hCG بی اثر خواهد بود. همین پژوهشگران مطالعات دیگری انجام دادند تا دریابند آیا تکرار درمان با hCG و مواجهه مکرر با این هورمون باعث تولید آنتی بادی در بدن حیوان می شود یا نه. گاوها تا سه بار تحت درمان با hCG قرار گرفتند و میزان آنتی بادی در خون آنها اندازه گیری شد.
پس از اولین درمان، هیچ اختلاف معنی داری میان گروه های تحت درمان و شاهد مشاهده نشد. اما پس از دومین درمان گاوهای تحت درمان ظاهراً آنتی بادی بیشتری تولید کرده بودند. پس از تزریق سوم، گاوهای تحت درمان به طور معنی داری آنتی بادی بیشتری علیه hCG تولید کرده بودند. بیشترین میزان پاسخ ۱۴ روز پس از درمان مشاهده شد.
نتیجه گیری: درمان با hCG 5 روز پس از تلقیح در تلیسه شکم اول به صورت عددی باعث افزایش پروژسترون خون و بهبود باروری می شود. البته دام های مسن تر به این درمان پاسخ نمی دهند. بنابراین، درمان با hCG به منظور بهبود باروری به تلیسه های شکم اول محدود می شود.
بهبود باروری در همزمانی مجدد
تعریف: مطالعات گوناگونی در مناطق مختلف از جمله تگزاس، مینه سوتا، ویسکانسین، فلوریدا و کانزاس به منظور بررسی تأثیر به کارگیری سیدر در برنامه های همزمانی و بهبود باروری از این طریق صورت گرفت. همچنین، پژوهشگران کارائی این برنامه در دام هائی که غیرآبستن تشخیص داده شده بودند را در روزهای ۳۳۱ و ۳۳۹ پس از تلقیح بررسی کردند.
استفاده از سیدر موجب افزایش باروری در گاوهائی شد که در آزمون تشخیص آبستنی ۳۹ روزه غیر آبستن تشخیص شده بودند، دلیل فیزیولوژی توجیه این اختلاف، شمار کمتر گاوهایی است که ۳۹ روز پس از تلقیح غیرآبستن تشخیص داده شده اند و در آغاز برنامه همزمانی مرحله بهینه ای از چرخه فحلی قرار داشته اند.
درصد گاوهای تحت درمان با پروستاگلاندین در برنامه اوسینک ۵۶ که دارای جسم زرد بوده و سطح پروژسترون خونشان بالا بود، در گاوهائی که در روز ۳۱ غیرآبستنی تشخیص داده شده بودند نسبت به روز ۳۹ بیشتر بود.
نتیجه گیری: استفاده از سیدر در برنامه همزمانی مجدد می تواند سودمند باشد. این کارایی به فاصله میان تلقیح و آغاز برنامه همزمانی مجدد در گاوهای غیر آبستن بستگی دارد.